Esquisse

متن مرتبط با «بوی بهشت می شنوم از صدای تو» در سایت Esquisse نوشته شده است

تمام می شود این روزها

  • حالم خوب است؟! همه چیز آنطور که فکر می کردم اتفاق افتاد؟! رضایت مند و خرسند به تمام آن رویاهای رنگین و پر از شکوه رسیدم ؟!! هنوز از جواب دادن به سوال های هر روزه خودم طفره می روم و فکر می کنم شاید فرد, ...ادامه مطلب

  • تو میدونی که ابر رهگذر بارون نداره ...

  • یک.فکر میکردم جابه جایی می تواند انگیزه و انرژی زنده بودنم را تقویت کند، اما نکرد! عکس های سال گذشته را می دیدم، آن روزها شادتر بودم و سرشار آرزو، هرچند روزهایی که غمگین بودم کم نبود اما در مقایسه با , ...ادامه مطلب

  • بوی بهشت می شنوم از صدای تو

  • بساطم را جمع کردم آمدم آشپزخانه ، همه خوابیده اند ....از وقتی شبها می آیم اینجا مامان روی میز را خلوت میکند ویک دیس پراز خرمالوی شسته را برایم میگذارد و می رود .....اصلا لذت دنیا همین است ...همین که زیباترین مامان دنیا را داشته باشی که موقع ظرف شستن زمزمه می کند وباچاشنی گلاب ،انارها را دانه دانه با ظرافت توی ظرف بلور می ریزد و تو را به یک کاسه از بهشت و شراب دعوت می کند .  دیوان شمس میخواند ...صد, ...ادامه مطلب

  • سرما می بارد

  • هوا ،هوای تیره و نمناک آلوده به اندوه هوای سرد تنفس و دستان منجمد من نه      دیگر گرم نخواهد شد و مرگ رازقی را از یاد نخواهم برد و چشمان غبار گرفته ی تنهاترین گلدان .   واژه ها شکست و پیکر بی جان آواز در دستان سرد من ذوب شد . دیگرشعر نخواهم سرود هیچ خیابانی رابرای دیدار نخواهم دوید و خطوط دستانت را یه یاد نخواهم سپرد     سرما می بارد   بلورهای بی همتای حزن، دانه دانه به جانم می نشینند و فاتح این ر, ...ادامه مطلب

  • سرما می بارد

  • هوا ،هوای تیره و نمناک آلوده به اندوه هوای سرد تنفس و دستان منجمد من نه      دیگر گرم نخواهد شد و مرگ رازقی را از یاد نخواهم برد و چشمان غبار گرفته ی تنهاترین گلدان .   واژه ها شکست و پیکر بی جان آواز در دستان سرد من ذوب شد . دیگرشعر نخواهم سرود هیچ خیابانی رابرای دیدار نخواهم دوید و خطوط دستانت را یه یاد نخواهم سپرد     سرما می بارد   بلورهای بی همتای حزن، دانه دانه به جانم می نشینند و فاتح این روح سرما زده می شوند. خورشید در ستیغ کوه ها مرده است  زنان آبستن از اندوه ،کودکان کور زاییدند.  خاکستر لبخندهای مرده را به رودهای منجمد سپردند  و عقاب ها به سرزمین های گندم کوچ کرده اند.   هزاران سال ا,سرما,بارد ...ادامه مطلب

  • بوی بهشت می شنوم از صدای تو

  • بساطم را جمع کردم آمدم آشپزخانه ، همه خوابیده اند ....از وقتی شبها می آیم اینجا مامان روی میز را خلوت میکند ویک دیس پراز خرمالوی شسته را برایم میگذارد و می رود .....اصلا لذت دنیا همین است ...همین که زیباترین مامان دنیا را داشته باشی که موقع ظرف شستن زمزمه می کند وباچاشنی گلاب ،انارها را دانه دانه با ظرافت توی ظرف بلور می ریزد و تو را به یک کاسه از بهشت و شراب دعوت می کند .  دیوان شمس میخواند ...صدایم می کند که بروم و برایم بخواند ....گاهی خودش می آید و می خواند ... این یک قرار عاشقانه است. مثل همیشه ! بهشت اینجاست...درست روبروی من با یک ظرف پراز خرمالو و صدای زنی که ش,بوی بهشت می شنوم از صدای تو ...ادامه مطلب

  • از عشق

  • جان من     جانان من                پاییز من ,از عشق متنفرم,از عشق تو بی تابم,از عشق بگو,از عشق گفتم باور نکردی,از عشق,از عشق شجریان,از عشق تا بوسه,از عشق تا خیانت,از عشق مردن,از عشق برایم بگو ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها