عاشقانه هایم

ساخت وبلاگ

طرحم را نوشتم و دادم به آقای رییس ..کار دیگری نمانده ...بچه های اداره چند نارنج رسیده ی درخت حیاط را می چینند و جشن می گیرند ...سه نارنج معطر بهشتی سهم دست های من ...به شاخه های سبز درخت نگاه می کنم که میوه های نارنجی اش در آسمان آبی محدب جلوه گری می کرد .

گل های نرگس هم بازشده و زیبا ..زیبا ....زمستان کویر را دوست دارم ...پراز بهاراست . پراز عطر نارنج و گلهای نرگس 

آفتاب جان دار و گرمی ست ...به دیوار تکیه می دهم ... چشمانم را می بندم ...گرد طلایی خورشید پشت پلکم می پاشد، حس خوش آیندی ست .

کیفم را بر میدارم و می روم خانه ...زودتر از همیشه با عطر نارنج می رسم.

مامان کتاب می خواند با عینک دوربینی که همیشه زاویه ی خاصی موقع مطالعه دارد و من فکر میکنم هر لحظه ممکن است بیافتد ...و نمی افتد !!

مثل الهه های یونان آدم را جادو می کند ......جادویش می شوم..محو موهایش که با فرم زیبایی دورش ریخته و  با متانتی کتاب را ورق می زند ...بغلش می کنم ... بوی بهشت و بهارنارنج می دهد.

نارنج هارا در کاسه ی آب می گذارم به چرخش ماهی وارشان نگاه میکنم .آخ که چقدر دوستشان دارم. 

Esquisse...
ما را در سایت Esquisse دنبال می کنید

برچسب : عاشقانه هایم,عاشقانه هایم برای عشقم,عاشقانه هایم برای توست,عاشقانه هایم با تو,عاشقانه هایمان,عاشقانه هایم برای همسرم,عاشقانه هایم برای او,عاشقانه هایم با خدا,عاشقانه هایم برای تو عشقم,عاشقانه هایم برایت, نویسنده : cesquisse8 بازدید : 62 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 16:13